69- همه چیز پیچیدهتر از قبل شده
امشب، تمام نشد. هرچه. سعی. کردم. تمامی. نداشت. مشت. محکمی. توی. صورتم. خورد. (تلویحن). و. به. لطف. کسی. که. مرا. آزرده. بود. بفکر. تمام. کسانی. که. آزرده. بودم. افتادم. عذرخواهی. هام. تمامی. ندارند. از. کسانی. شروع. کردم. که. توی. فکر. خودم. نمیگنجید. روزی. برای. شفاف. کردن. مشکلات. میان. مان. قدم. پیش. بردارم. آزرده. خاطرم. و. دفاعم. فرو. ریخته. نه. راهی. به. پیش. میبینم. و. نه. راهی. به. پس. در. حالت. عادی. این. وبلاگ. میشد. گوشت ِ. لب. توپ. و. از. روی. غرور. یا. بیآبرویی. که. تنظیمش. میکردم. برای. حذف. اما. یادم. آمد. که. همین. نقطهی. امن. هم. مایهی. رنجش. بوده. و. حداقل. پنجاه. عذر. بی. بهانه. به. شما. بدهکارم. پس. قبول. کنید. از. منِ. ناخوش. و. دمدمی. این. عذر. و. سر. تقصیر. را. که. شب. هنوز. جوان. است. و. من. خسته. تر. از. قبلم. بابت. تمام. نبودن. هام. و. قول. های. بیجام. و. در. شنفتن. و. در. نگشودن. هام. و. تعویض. جمع. هام. و. نخواندن. هام. و. نبودن. هام. جان؟. دو بار گفتم؟. بله. از. نبودن. هام. داشتم. پیشاپیش. میگفتم. از. نبودن. هام.
خودتو ببخش، بقیه که نمی شینن بهت فکر کنن و غصه بخورن عاخه
این حجم از نقطه اذیتت نمی کنه؟